سلام سلام سلام

فردا 12 اردیبهشت روز معلم هست...... معلم معلم وای که چقدر این واژه را دوست دارم مخصوصا خانم معلم...... یکسال دیگه گذشت و من هنوز بطور رسمی معلم نشدم...... ولی بازم خدا را شاکر هستم بطور غیر رسمی می تونم تدریس کنم.... امشب یکی از بهترین شبها بود...... بهترین و به یادماندنی ترین هدیه را گرفتم..... امشب اولین هدیه روز معلم را گرفتم..... آبجی جونم  واقعا ممنون کلی منو ذوق زده کردی...... این گل خوشکل را که میبینین آبجی جونم (حسین آقا و مهران جونم )برای تبریک روز معلم بهم دادن... حس خوبی بود.. کم کم داره باورم میشه ایشاالا دارم معلم میشم...... به امید روزی که اولین روز تدریس  رسمیم باشه......

راستی این روز عزیز را به تمامی معلمین و تمامی کسانیکه دوست دارن معلم  بشن(مخصوصا خودم ) تبریک می گم......

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی ...         با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا ...         تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن ...            عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم ...       راه عشق و عاشقی , مستی ونجوا را کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش ...         عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن ...           در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید

گفتمش از غربت ومظلومی و محنت بکش ...        فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید

گفتمش سختی و درد وآه گشته حاصلم ...          گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ...           عکس مهدی راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین           گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید

خیلی به دلم نشست .... گفت شاید خواندنش برای شما دوستان هم خالی از لطف نباشد.....

یه دل دارم

یه دل دارم خدا داره    زمین داره هوا داره

میون دریای غمش    کشتی و ناخدا داره

یه دل دارم ترک داره    ترس و یقین و شک داره

یه دل دارم وفا داره    یه طاقی از طلا داره

یه دل دارم غصه داره     قفلای سربسته داره

از اونا که میان میرن      یه عالمه قصه داره

یه دل دارم خیال داره      عین پرنده بال داره

زخمیه اما زخماشم       تماشا داره فال داره

یه دل دارم درد داره        زمستون سرد داره

رنگ بهار رو ندیده        خزونای زرد داره

یه دل دارم جنون داره    سرخی رنگ خون داره

عاشقه و خودش میگه    هر چی داره از اون داره

یه دل دارم دونه داره     لاله داره پونه داره

طفلکی فهمیده که     یه صاحب دیوونه داره

یه دل دارم ماه داره      بیراهه و راه داره

اندازه ابرای سرد      درد سر و آه داره

یه دل دارم آتیش داره    تو ابرا قوم و خویش داره

نه راه پس مونده براش      نه طفلی راه پیش داره

یه دل دارم رقیب داره      فراز داره نشیب داره

یه دل دارم که غم داره     یه عمره اونو کم داره

وقتی که رفته وقتی که نیست     بی خود چرا بگم داره

یه دل دارم فقط دله      قایق عشقش تو گله

یه دل دارم اما میگه     غلط نوشتی ننویس

تو خیلی وقته که دادیش     اون که حالا پیش تو نیست

راس می گه عاشقم دیگه   عاشق و کلی بی حواس

اصن یادم نبود که دل       پیش خودم نیست و کجاس

فاطیمه آمد و آن همدم و مونس کجاست

شمع می پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست

در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا

تا نگویند این جماعت صاحب مجلس کجاست

سلام

امسال سومین سالی است که تولدمه و وبلاگ نویسی می کنم نمی دانم سال آینده هم اینکار را انجام می دم یا نه؟...... امسال تولدم خیلی خوب بود و خوبی اون هم به این دلیل بود که شب تولدم بهترین سرزمین بودم..... آره سرزمین خوبیا ...جایی که حس و حال عجیبی داره ...جایی که خیلی چیز ها را فراموش می کنیم.... جایی که فکر و ذکرمون بهترین هست....  یابن الحسن ! اقاجانم.... نمی دونم چی بگم... واقعا شرمنده ام  هر چی شما خوبی می کنین من در عوض......

اللهم عجل الولیک الفرج

نمی خواهم در این عالم بمانم 

بیا از این تن آلوده و غمگین جدایم کن

سلام

دوست دارم اینجا بنویسم...... بنویسم واسه دل خودم......