سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و شنید که مردى از خارجیان شب بیدار است در نماز و خواندن قرآن ، فرمود : ] به یقین خفتن به که با دو دلى نماز گزاردن . [نهج البلاغه]
واسه ی دل خودم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» گفتمش....

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی ...         با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا ...         تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن ...            عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم ...       راه عشق و عاشقی , مستی ونجوا را کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش ...         عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن ...           در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید

گفتمش از غربت ومظلومی و محنت بکش ...        فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید

گفتمش سختی و درد وآه گشته حاصلم ...          گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ...           عکس مهدی راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین           گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید



ممنون از بهترین دوستم که شعر به این زیبای را برایم فرستادن.......

خیلی به دلم نشست .... گفت شاید خواندنش برای شما دوستان هم خالی از لطف نباشد.....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قاصدک ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 12:15 صبح )
»» مرکز دادرسی امام زمان (عج)در زمان ظهور

روزگاری مسجد اعظم کوفه مرکز داوری و دادرسی مولای متقیان امیر مومنان (علیه‏السلام) بود به هنگام ظهور نیز مرکز داوری و دادرسی فرزند برومنداش حضرت بقیة اللَّه (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشّریف) خواهد بود.

ششمین امام نور در این رابطه می‏فرماید:

دارُ مُلِکِه الکُوفَةُ وَ مَجلِسُ حُکمِهِ جامِعُها

مرکز حکومت او، کوفه، و مرکز قضاوت و دادرسی او مسجد اعظم کوفه می‏باشد

پایگاه تبلیغاتی امام زمان (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشّریف

روزگاری شیفتگان خاندان عصمت و طهارت در مسجد اعظم کوفه پیروان منبر امیر بیان، مولای متقیان (علیه‏السلام) گرد آمده، از بیانات درُر بارش کسب نور می‏کردند، در هنگامی ظهور نیز در پیرامون منبر آخرین امام نور گرد آمده از سخنان گهر بارش فیض می‏برند.

امام صادق (علیه‏السلام) در این رابطه می‏فرماید:

کأنّی اَنظُرُ اِلیَ القائِمِ عَلی مِنبَر الکُوفَةِ وَ حَولَهُ اصحابُهُ، ثَلاثُ مائَة و ثَلاثَة عَشَرَ رَجُلا عِدَّةَ اهلِ بَدر، وَ هُم اَصحابُ الألوِیَة، و هُم حُکّامُ اللَّهِ فی أرضِهِ عَلی خَلقِهِ

گویی به سوی قائم (علیه‏السلام) می‏نگرم که بر فراز منبر مسجد کوفه قرار گرفته، تعداد 313 تن یاران‏اش در اطراف او حلقه زده‏اند. که پرچم داران و فرمان روایان خداوند برفراز گیتی در میان بندگان خدای‏اند.

امام باقر (علیه‏السلام) در همین رابطه می‏فرماید:

یَدُخُل المَهدَیُّ (عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه‏الشّریف) الکوفُوفَة وَ بها ثَلاثُ رایات قَد اضطَرَبَت، فَیَصطفّوُا لَهُ و یَدخُلُ حَتّی یَاتِیَ المِنبَرَ، فَیخطُبُ فَلا یَدریِ النّاسُ ما یَقوُلُ مِنَ البُکاء

مهدی (علیه‏السلام) وارد کوفه می‏شود سه گروه درگیر در یک صف برای او گرد آیند، او بر فراز منبر قرار گرفته، خطبه می‏خواند، مردم آن قدر اشک شوق می‏ریزد که متوجه سخنان او نمی‏شوند.

ابان بن تغلب گوید: در محضر امام صادق (علیه‏السلام) در ناحیه‏ی کوفه بودم. در سه نقطه پیاده شدند و در هر نقطه دو رکعت نماز گزاردند، در توضیح آن سه نقطه فرمودند: یکی از آنها محل قبر امیر الؤمنان (علیه‏السلام) و دیگری محل نهادن سر مقدس امام حسین )علیه‏السلام( بود، اما سّومی

و الثّالِثُ مَوضِعُ القائِمِ (علیه‏السلام)

سومی محل منبر حضرت قائم (علیه‏السلام) بود.



منبع: نرم افزار شمیم انتظار 2 بخش دیار یار

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قاصدک ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 12:15 صبح )
»» تولدی دیگر

نمی خواهم در این عالم بمانم 

           

بیا از این تن آلوده و غمگین جدایم کن



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قاصدک ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 12:15 صبح )
»» شعر

یه دل دارم

یه دل دارم خدا داره    زمین داره هوا داره

میون دریای غمش    کشتی و ناخدا داره

یه دل دارم ترک داره    ترس و یقین و شک داره

یه دل دارم وفا داره    یه طاقی از طلا داره

یه دل دارم غصه داره     قفلای سربسته داره

از اونا که میان میرن      یه عالمه قصه داره

یه دل دارم خیال داره      عین پرنده بال داره

زخمیه اما زخماشم       تماشا داره فال داره

یه دل دارم درد داره        زمستون سرد داره

رنگ بهار رو ندیده        خزونای زرد داره

یه دل دارم جنون داره    سرخی رنگ خون داره

عاشقه و خودش میگه    هر چی داره از اون داره

یه دل دارم دونه داره     لاله داره پونه داره

طفلکی فهمیده که     یه صاحب دیوونه داره

یه دل دارم ماه داره      بیراهه و راه داره

اندازه ابرای سرد      درد سر و آه داره

یه دل دارم آتیش داره    تو ابرا قوم و خویش داره

نه راه پس مونده براش      نه طفلی راه پیش داره

یه دل دارم رقیب داره      فراز داره نشیب داره

یه دل دارم که غم داره     یه عمره اونو کم داره

وقتی که رفته وقتی که نیست     بی خود چرا بگم داره

یه دل دارم فقط دله      قایق عشقش تو گله

یه دل دارم اما میگه     غلط نوشتی ننویس

تو خیلی وقته که دادیش     اون که حالا پیش تو نیست

راس می گه عاشقم دیگه   عاشق و کلی بی حواس

اصن یادم نبود که دل       پیش خودم نیست و کجاس

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قاصدک ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 12:15 صبح )
»» مروری بر گذشته

سلام

امروز سال 89 سی و هفت روزه شد.... به همین سادگی ماه فروردین تمام شد و ماه اردیبهشت اومد... ولی به دلایلی من هنوز مروری بر سال 88 نداشتم ( در وبلاگ).... سال 88 یکی از بهترین سال های زندگی من بود آغاز سال 88 در کنار شهدا بودیم و خدا راشکر سال خوبی شد. دوبار به مشهد مقدس مشرف شدم و دوبار به جمکران و از همه مهمتر در سال 88 به کربلا مشرف شدم..... عجب حال و هوایی بود..... در سال 88 مادر بزرگم از پیش ما رفت و ما را تنها گذاشت. استان یزد یکی از بهترین اساتید فیزیکش را از دست داد....(استاد تفضلی ) و خیلی از بزرگان دیگر که ما را تنها گذاشتند......

با فرهنگسرای مهدویت آشنا شدم (بهترین اتفاق ) بعضی از برنامه هایی که برای اینده ریخته بودم کلا تغییر کردن...... از دست یه نفر یه ضربه خوردم ....البته در نگاه اول ضربه هست و لی خوب که نگاه میکنی یه هدیه ازش گرفتم.... ولی متاسفانه نتونستم خواسته اش را اجابت کنم.....

خوب انشاالله که سال 89 را همگی به خوبی شروع کرده باشین البته برای من که خدا راشکر خوب بوده انشاالله تا آخرش هم خوب باشه......

خداجونم ! در حال حاضر از زندگی راضیم این شرایط را دوست دارم . دوست دارم مرتب به فرهنگسرا برم وقتی میرم اونجا احساس خوبی دارم...... به لطف شما شاگرد خصوصی هم که دارم..... پس خدایا خواهشا اجازه این شرایط برام باقی بمونه.... نذار دیگران منو اذیت کنن.....

خدا جونم!به نگار بگو بیشتر احوالمو بپرسه .... بیشتر هوامو داشته باشه... آخه خیلی خیلی دوسش دارم.....


یادی از آقامون امام زمان(عج):

عمریست که از حضور او جاماندیم

در غربت سرد خویش تنها ماندیم

او منتظر است تا که ما برگردیم

مائیم که در غیبت کبری ماندیم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » قاصدک ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 12:15 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

گفتمش....
مرکز دادرسی امام زمان (عج)در زمان ظهور
تولدی دیگر
شعر
مروری بر گذشته
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 9972
» درباره من

واسه ی دل خودم

» آرشیو مطالب
تیر 1389

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب